عناوین محتوا
گوگل یکبار دیگر در سال 2018 یکی از پیچیده ترین و ارزشمندترین الگوریتم هایش را رونمایی کرد. این الگوریتم، الگوریتم تطبیق عصبی نام گرفت به این دلیل که هدف اصلی آن ارتباط و تطابق، بین کوئری که کاربر جستجو کرده و نتایجی که به او نشان داده میشود است. تیم سئو اینجا قصد دارد در این مقاله به بررسی کامل این الگوریتم و تاثیری که روی سئو می گذارد بپردازد؛ پس با ما همراه باشید.
-
هدف الگوریتم تطبیق عصبی
گوگل همواره درحال بهروزرسانی و نزدیک شدن به زبان و ذهن انسان است. الگوریتم ها و آپدیت های گوگل همواره در تلاش هستند تا کاربر بیشتر احساس راحتی و رضایت بکند. وقتی کاربر عبارت یا کلمه ای را جستجو بکند، الگوریتم neural matching تنها سایت هایی را به او نشان خواهد داد که از نظر مفهومی و محتوایی بیشترین تطابق را با کوئری او داشته باشند.
این الگوریتم، در اصل از هوش مصنوعی استفاده کرده تا از نظر مفهومی و معنایی به جستجوی کاربر نزدیک بشود.
-
توضیحات گوگل درباره الگوریتم تطبیق عصبی
گوگل در گذشته اطلاعاتی درباره الگوریتم های خود مانند الگوریتم پاندا، موش کور،فرد و… داده است. همچنین درباره این الگوریتم هوش مصنوعی خود هم صحبت کرده است. دنی سالیوان در مورد وجود این الگوریتم صحبت کرد و در حساب توییتر خود، بدین شکل از وجود این الگوریتم خبر داد:
” چند ماه گذشته ، گوگل برای اتصال بهتر کلمات به مفاهیم از روش تطبیق عصبی AI استفاده کرده است. نوعی مترادف فوق العاده و تأثیرگذار بر 30٪ از درخواست ها. “
او همچنان در توییت بعدی خود نوشت:
” این نگاهی به یک تغیر بزرگ در جستوجو است ولی همچنان موضوع مهم، درک مترادف هاست: جستجوی افراد اغلب با مفهوم موضوعی که میخواهند متفاوت است “
و با انتشار عکس زیر نشان داد که کلمه Change میتواند معنی های متفاوتی داشته باشد:
-
تفاوت الگوریتم تطبیق عصبی با الگوریتم رنک برین چیست؟
تا قبل از رونمایی الگوریتم رنک برین، گوگل به معنای تحت الفظی کلمات دقت میکرد؛ بگذارید با ذکر یک مثال این مورد را توضیح دهیم. مثلا اگر کسی عبارت frozen song را در گوگل سرچ میکرد و منظورش آهنگ انیمیشن فروزن بود، گوگل نتایج کاملا نامرتبط را به کاربر نشان میداد چون فقط به معنای تحت الفظی آن یعنی آهنگ یخ زده توجه میکرد؛ اما بعد از الگوریتم رنک برین، گوگل دیگر فقط به معنای ظاهری کلمات دقت نداشت و مفهوم این عبارت را در نظر میگیرد.
الگوریتم رنک برین و تطبیق عصبی هر دو در راستای هم عمل میکنند و هر دو بخشی از هسته عصبی (neural core) هستند.
-
الگوریتم تطبیق عصبی چگونه عمل میکند؟
این الگوریتم فقط به محتوای سایت ها توجه میکند. در گذشته گوگل روی کلمات کلیدی متمرکز بوده؛ یعنی هرچقدر تعداد کلمات کلیدی در صفحه بیشتر باشد، رتبه آن صفحه در نتایج گوگل هم بهتر و بالاتر میشد. در حال حاضر ربات های خزنده گوگل آنقدر پیشرفته هستند که به راحتی میتوانند مفهوم محتوا را بفهمند و به آن رتبه بدهند. اما امروزه با آپدیت های جدید الگوریتم های گوگل، دیگر روش های قدیمی برای رتبه گرفتن در نتایج گوگل، مانند keyword stuffing یعنی استفاده زیاد از کلمات کلیدی و یا لینک سازی های زیاد و… کار ساز نیست. بلکه با ارتباط معنایی محتوا با کلمات کلیدی و درک مفهوم محتوا سایت رتبه بندی میکنند.
البته حرف ما به این معنی نیست که گوگل به طور کل رتبه بندی قدیمی اش را کنار میگذارد. میتوان گفت گوگل با استفاده از معیارهای قبلی مانند اعتبار دامنه، اعتبار صفحه و لینک ها ارزیابی اولیه را انجام میدهد و با کمک الگوریتم تطبیق عصبی صفحات اسپم را شناسایی کرده و آنها را از دور رقابت خارج میکند.
-
محتوا پادشاه است
اگر سر سوزنی با سئو و تولید محتوا آشنایی داشته باشید حتما جمله بالا را شنیده اید. گوگل با به روزرسانی الگوریتم هایش هربار به اهمیت محتوای باکیفیت بیشتر تاکید میکند. دیگر داشتن بک لینک های زیاد نمیتواند تضمین کند شما رتبه خوبی در موتورهای جستجو داشته باشید، بلکه این محتواست که سایت شما را از بقیه رقبایتان متمایز میکند.
اینکه محتوای شما فقط یونیک و خاص باشد کافی نیست؛ بلکه باید از کلمات هم خانواده و مترادف ها هم استفاده کنید چون الگوریتم تطبیق عصبی به قرابت معنایی اهمیت زیادی میدهد. البته منظور ما این نیست که با استفاده بیش از حد از مترادف ها سعی کنید گوگل را فریب بدهید. ربات های گوگل، بسیار باهوش هستند و به راحتی متوجه میشوند که شما قصد فریبشان را دارید یا نه.
-
نتیجه گیری
کسب رتبه با استفاده از سئو کلاه سفید روز به روز دارد سخت تر میشود. گوگل همواره در تلاش است تا به ذهن انسان نزدیک تر بشود تا روزی برسد که ربات هایش عملا مانند انسان فکر کنند و تصمیم بگیرند. تنها تکنیکی که مدیران موتور جستجو گوگل مدام به آن تاکید میکنند تولید محتوای باکیفیت است. هرگز فراموش نکنید که محتوا پادشاه است و شما با محتوای جذاب و خاص میتوانید در وب پادشاهی کنید.
چقد کلمه کلیدی باید بزاریم تو متن مگه؟؟
با سلام
در افزونه هایی مثل یواست و رنک مث یک قسمتی به اسم چگالی کلمه کلیدی موجود است که عددش چیزی بین 1 تا1.5 می باشد و باز بستگی به طول مقاله داره با میتونید کلمه کلیدیتون رو در متن سرچ کنید ببینید چند بار تکرار شده است 22 بار معمولا برای 1500 کلمه خوبه